<عاشق معشوق - عشق و عاشقی
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
عشق و عاشقی
چهارشنبه 87 دی 11 ساعت 9:27 عصرتسلیت
فرا رسیدن محرم الحرام بر همگان تسلیت باد

متن فوق توسط: عاشق معشوق نوشته شده است| نظرات عشاق دیگر ( نظر)
دوشنبه 87 دی 2 ساعت 12:36 صبحزنان و شیوه‏هاى جلب محبت همسر

زنان و شیوه‏هاى جلب محبت
همسر

انسى نوش‏آبادى

پیشگفتار

وجود مهر و محبت و تداوم آن بین
همسران، ضامن سعادت ایشان است، نیز
باعث ایجاد خانواده‏اى سالم و پرورش نسلى
پاک در فضایى گرم و آرام، در نتیجه ایجاد
جامعه‏اى سالم و شاداب مى‏شود، بنابراین
شایسته است در باره این امر مهم تحقیقات
ارزشمند و مطالعات فراوانى صورت بگیرد و
نتایج آن در اختیار عموم، به ویژه بانوان
ارجمند ـ که سرشار از عواطف پاک انسانى
هستند و براى انجام این مهم، آماده‏تر از
مردانند ـ قرار بگیرد تا هر چه بیشتر و با
اشتیاقى فراوان و بینشى گسترده‏تر بر این
مسئله همت گمارند.

محبت و رحمت و شیوه‏هاى
نمایاندن آن

محبت که اساس آسودگى و آرامش است
همچون کشتى نجاتى است که بر امواج
خشمگینِ مشکلات زندگى در حرکت است.
کشتى‏اى که یک زن مهربان و هنرمند
ناخداى آن مى‏باشد زیرا تسکین و
آرامش‏بخشى به زندگى، رسالتى است که بر
دوش زنان نهاده شده است.

«فأن تعلم أنّ اللّه‏ جعلها لکَ سکنا و أنسا
فتعلَمَ أنّ ذلک نعمة من اللّه‏َ؛(1)

خداوند متعال زن را براى شوهرش مایه
آسودگى و آرامش قرار داده، او نعمت بزرگ
الهى است.»

دست حکیم پروردگار همخوان با رسالتى
که بر دوش زنان قرار داده، استعداد مهرورزى،
محبوبیت و مطلوبیت را نیز در فطرت و
غریزه ایشان نهاده است. به قول استاد شهید
مطهرى(ره):

«طبیعت، مرد را مظهرطلب و عشق و
تقاضا آفریده است و زن را مظهر مطلوب
بودن و معشوق بودن ... غریزه مرد، طلب و
نیاز است و غریزه زن جلوه و ناز.»(2)

روشن است اگر زنان در مسیر طبیعى
فطرت خویش و در پرتو آشنایى با معارف
دینى و آموزه‏هاى روانشناسى ـ که روشنگر
راه زندگى خانوادگى است ـ بتوانند به وظایف
خویش عمل کنند و به جاى آنکه وزیر اقتصاد
یا مأمور نظافت باشند، نماد رحمت و مهربانى
باشند، بسیارى از مشکلات و موانع را در
مسیر زندگى عاشقانه از سر راه برداشته‏اند.

«بدون تردید غالب کشاکش‏هاى
خانوادگى، سردى‏ها، بى‏اعتنایى‏ها،
بى‏رغبتى‏ها، خانه‏گریزى‏ها، ستیزها،
جدایى‏ها و طلاق‏هاى بین زن و شوهرها به
دلیل فقدان آرامش روانى در کانون خانواده و
عدم تأمین نیازهاى عاطفى و روانى به وجود
مى‏آید.»(3)

اما براى چاره این گونه مشکلات فقط
شناخت ریشه مشکلات و پى بردن به
ضرورت و اهمیت محبت کافى نیست بلکه
زنان باید شیوه‏هاى به کارگیرى عواطف
سرشار خود را بیاموزند. در این مبحث به بیان
دو شیوه مهم نمایاندن محبت مى‏پردازیم:

أ) ابراز زبانى

ب) ابراز عملى

* * *

أ) ایجاد، افزایش و ابراز عشق و
محبت از راه زبان

هر کسى مى‏تواند با دو زبان سخن
بگوید؛ با زبان عاطفه و احساس، یا با زبان
عقل و منطق. اکنون صحبت از زبان عاطفى
است. زبان عاطفى (مثبت یا منفى) به خاطر
ارتباط مستقیمى که با قلب و جان شنونده
دارد تأثیر بسیارى در ایجاد یا سلب محبت
مى‏گذارد. چون بحث در ایجاد و افزایش و
حفظ محبت است، به ذکر دو کاربرد مهم زبان
عاطفى (مثبت) در ایجاد و ازدیاد عشق و
محبت مى‏پردازیم.

1. ابراز عشق با صراحت و صداقت
(جملات عاشقانه) که لحظه‏هاى یکنواخت
زندگى را شیرین و لبریز از لذت و هیجان
مى‏کند. به قول «مترلینگ»:

«زندگى وقتى لذت‏بخش است که در آن
لذات کوچک و عشق‏هاى کوچک وجود داشته
باشد و همین چیزهاى کوچک است که ما را به
زندگى پاى‏بند مى‏کند.»(4)

واژه‏هاى عاشقانه و دلنشین به طور
شگفت‏انگیزى مى‏تواند آفریننده لذت‏هاى
کوچک باشد. ابراز محبت با صراحت و در
عین صداقت و راستى در حالى که آمیخته با
هیجانات روحى است، محبت را تا مرز عشق
مى‏رساند که شیرینى و حلاوت لذت آن را
باید در عمق دل‏ها جستجو کرد ولى پنهان
کردن عشق، محبت را خفه مى‏کند و
مى‏میراند.

هیچ گاه نباید غرور و یا کمرویى مانع ابراز
عشق و علاقه شود، یا در طول زمان
مشکلات زندگى و گاه مشاجرات و درگیرى‏ها
باعث شود ابراز عشق و علاقه ترک شود بلکه
باید همواره و در همه حالات زندگى طورى
رفتار کنیم که فضاى عاطفى از بین نرود و
جایى براى گفتن جملات عاشقانه و البته
صادقانه بماند؛ چرا که برخى زنان مى‏پندارند
مردها به خاطر روحیه خاص مردانه‏شان
اهمیتى به این حرف‏ها نمى‏دهند و نیازى به
شنیدن عبارات محبت‏آمیز و دلنشین ندارند
در حالى که تجربه و تحقیقات روانشناسى،
نادرستى این مطلب را اثبات کرده است، چنان
که برخى معتقدند: «در مردان هر چقدر هم که
به ظاهر والامقام و قوى باشند، باز هم
لایه‏هایى از دوران کودکى باقى مى‏ماند که
آنها را نیازمند دلدارى مى‏کند.»(5) استفاده از
این گونه جملات کار ساده‏اى نیست بلکه
هنرى است که مهارت خاص مى‏طلبد. اگر
روح صداقت نداشته باشند و در لحظات
خاص زندگى و حالات ویژه‏اى ـ که تشخیص
آن به عهده خودتان است ـ گفته نشوند،
دلربایى خود را از دست مى‏دهند و حالت
کلیشه‏اى و خسته‏کننده‏اى پیدا مى‏کنند. امام
صادق(ع) مى‏فرماید:

«... لا غنى بالزّوجة فیما بینها و بین
زوجها الموافق لها عن ثلاث خصال و هُنّ ... و
اظهار العشق له بالخلابة؛

... زن در روابط بین خود و شوهرِ
همدلش، از سه خصلت بى‏نیاز نمى‏باشد که
یکى ...، اظهار عشق با دلربایى است.»(6)

2. تعریف و تحسین

از آنجا که همه انسان‏ها دوست دارند
مورد توجه، تعریف و تحسین قرار گیرند،
خیلى زود مى‏توانیم از این راه، در دل‏هاى
دیگران جا باز کنیم. معمولاً افراد براى به
خاطر سپردن اشخاص با اسم و مشخصات،
حافظه خوبى ندارند ولى اگر از شخصى
تعریفى در باره خود شنیده باشند حتما آن فرد
در خاطرشان خواهد ماند. بنابراین اگر تعریف
و تحسین صادقانه باشد و همراه توقع و

چشمداشتى نباشد، مى‏تواند باعث محبت و
دوستى شود، به ویژه اگر تعریف، تأثیرگذار و
بااهمیت باشد؛ مثلاً مردها به خاطر اهمیت
زیادى که براى خلقیات و ویژگى‏هاى مردانه
مثل شجاعت، دلیرى، مهارت‏هاى شغلى و ...
قائلند تعریف و تحسین آنها در این موارد
خیلى ارزشمند مى‏باشد. یک خانم روانشناس
که شیوه‏هاى صحیح همسردارى را به
شاگردانش مى‏آموزد در این زمینه مى‏نویسد:

«روزى در کلاس درس به خانم‏ها
پیشنهاد کردم که امشب سعى کنید از اندام
شوهرتان تعریف و تمجید کنید. یکى از
خانم‏ها که تصمیم گرفته بود تکالیفش را به
طور دقیقى انجام دهد، آن شب در کنار
همسرش روى مبل نشست و در همان حال
بازوى شوهرش را نوازش مى‏کرد. بعد از
مدتى بازوى او را فشار داد، مرد ناگهان
عضلات دستش را سفت کرد. [زن که مترصد
فرصتى بود گفت]: «اوه، من تا حالا
نمى‏دانستم عضلاتت این قدر قوى است.»
مرد روزنامه را به کنارى گذاشت و گفت:
«دیگر چى.» او واقعا در انتظار تحسین بود و
مى‏خواست جملات بیشترى بشنود ... بعد از
گذشت دو شب وقتى آن مرد هنگام شام دیر
به منزل آمد همسرش فهمید که او در آن وقت
در گاراژ بوده و با وزنه‏ها تمرین مى‏کرده تا
عضلاتش قوى‏تر شود و بیشتر مورد تعریف
واقع شود.»(7)

البته در این مورد (تعریف و تحسین از
دیگران)، صداقت و واقع‏بینى شرط اساسى
است یعنى نباید بى‏دلیل و در هر زمینه‏اى
تعریف کنیم. باید باور کنیم که واژه‏ها نیرو و
انرژى دارند و چون انرژى مى‏آفرینند باید
صادقانه و واقع‏بینانه به کار گرفته شوند.

ب) ابراز عملى محبت

نمایش عملى محبت ـ که بیشترین
تجلى آن در احسان و فداکارى است ـ شامل
هر نوع نیکى و خوبى که نشان از اخلاص و
عشق درونى داشته باشد، مى‏شود. ابراز عملى
پشتوانه ابراز زبانى است اما نمایاندن محبت،
بدون پشتوانه عملى، فریبى بیش نیست.
عشق و محبت هر گاه با عمل همراه شود
تأثیرگذار خواهد بود حتى ناسپاس‏ترین
انسان‏ها در مقابل احسان دیگران واکنش
نشان مى‏دهند. امام على(ع) مى‏فرماید:

«الانسان عبید الاحسان؛(8)

انسان بنده کسى است که به او احسان
مى‏کند.»

توجه کردن به علاقه‏مندى‏هاى همسر
اعم از غذاى مورد علاقه او، رنگ لباس و ...
رعایت حال او در مواقع استرس‏هاى روحى و
روانى، بیمارى، مشکلات شغلى، چشم‏پوشى
از کمبودها و کاستى‏هاى مادى که مربوط به
اوست، به پیشواز وى به هنگام ورود به منزل
رفتن، گرامیداشت خانواده و دوستان وى،
احترام به او بخصوص در حضور دیگران، ...
نمونه‏هایى از ابراز عملى محبت هستند.

نقش بینش صحیح در روابط
جنسى و تأثیر آن در ایجاد و افزایش
محبت زوجین

بدون شک روابط خاص در ایجاد عشق و
محبت تأثیر مستقیم و بسزایى دارد که به
علت روشنى، نیازى به اثبات ندارد. چنان که
بسیارى از اختلافات جزئى، پیش پا افتاده و
روزمره بین زن و شوهرها که گاه منشأ
اختلافات بزرگ و حتى طلاق مى‏شود، ریشه
در همین روابط غریزى دارند که به
صورت‏هاى مختلفى بروز و ظهور مى‏کنند.

عدم رضایت غریزى در روابط زناشویى،
مهربان‏ترین مردها را سختگیر و بدخلق
مى‏کند و بر عکس، مردى که از روابط
زناشویى با همسرش رضایت کامل داشته
باشد، چشمش را به روى بسیارى از خطاهاى
همسرش مى‏بندد (البته این مطلب در مورد
زنان هم صادق است). بنابراین باید مراقب
بود مانعى در روابط زناشویى به وجود نیاید و
یا به قول خانم مورگان صخره‏هایى در بستر
خواب نباشد.

البته هرگز نباید عشق و محبت بین
زوجین در روابط جنسى خلاصه شود. یک زن
علاوه بر نقش همسرى باید یک دوست
خوب، غمخوار، هم‏صحبت و همفکر، مشاور
و بالاخره شریک خوبى براى شوهرش باشد
و هرگز تنها به عشقى که حاصل لذت غریزى
است اعتماد نکند. او باید همسرش را عاشق
اخلاق و رفتار خود کند و یقین داشته باشد
پایه‏هاى یک عمر زندگى باید بر محبتى
عمیق‏تر بنا نهاده شود. برخى مى‏نویسند:

«عشق جنسى صرف و به تعبیر عرفاى
شامخ، عشق مجازى که مبدأ آن به قول «ویل
دورانت» ترشح غدد جنسى و پایان آن
ارضاى زودگذر است، هرگز نمى‏تواند مایه
استوارى و پایدارى روابط انسانى به ویژه در
امر زناشویى باشد.»(9)

حفظ نشاط و شادابى در روابط
غریزى و چند نکته مهم دیگر

عدم اشتیاق و بى‏حوصلگى، از آفت‏هاى
مهم زندگى زناشویى است که گاهى باعث
مى‏شود زنان فقط براى رفع تکلیف و صرفا
پاسخ به نیاز غریزى همسر، تن به این گونه
امور بدهند. اگر این حالت ادامه پیدا کند در
طرف مقابل هم نفوذ مى‏کند و در میزان
محبت دو طرف نسبت به همدیگر تأثیرگذار
خواهد بود. همواره باید توجه کرد که جاى امر
زناشویى و مقدمات آن در زندگى حفظ شود و
فشار مشکلات و گاه دلزدگى‏ها،
بى‏حوصلگى‏ها و افسردگى‏هاى ناشى از حالت
یکنواخت زندگى باعث کمرنگ شدن کشش
غریزى نشود، بلکه هر از گاهى با ایجاد تنوع
در نوع لباس پوشیدن، آرایش چهره و ظاهر،
پیش کشیدن خاطرات خوش و حرف‏هاى
محبت‏آمیز دیگر و ... مى‏توان تا اندازه‏اى
شادابى و طراوت را به محیط استراحت
بازگرداند. به خاطر اهمیت زیاد این مسائل در
حفظ آرامش و سلامت و محبت خانواده، در
شرع مقدس اسلام سفارش‏هاى زیادى آمده
است از جمله حضرت رسول اکرم(ص)
مى‏فرماید:

«علیها أن تطیّب بأطیب طیبها و تلبس
أحسن ثیابها و تزیّن بأحسن زینتها و تعرض
نفسها علیه غدوة و عشیّة؛

بر عهده زن است که خود را به بهترین
عطرى که در اختیار دارد خوشبو سازد،
زیباترین لباس خود را بپوشد، به بهترین وجه
خود را بیاراید و هر صبح و شام خود را بر
شوهر عرضه کند.»(10)

نباید روابط زناشویى را فقط به عنوان
یک تفریح و سرگرمى تلقى کرد که در صورت
بروز هر پیش‏آمدى قبل از هر چیز، این روابط
متأثر شود. در بررسى‏هاى روانشناسى و
پزشکى بسیارى از بیمارى‏هاى روحى و
جسمى به نبود روابط سالم غریزى و مسائل
مربوط به آن نسبت داده شده است. توجه به
روایت زیر در این باره آموزنده است. امام
على(ع) فرمود:

«إذا کان بأحدکم أوجاع فى جسده و قد
غلبته الحرارة، فعلیه بالفراش، قیل للباقر
(علیه‏السلام): یابن‏رسول اللّه‏ ما معنى
الفراش؟ قال: غشیان النساء فانّه یسکنه و
یطفئه؛

هر گاه یکى از شما احساس ناراحتى
جسمى نمود و حرارتش بالا رفت، باید به
بسترش پناه ببرد. از امام باقر(ع) سؤال شد
منظور از بستر چیست؟ فرمود: منظور، رفتن
سراغ همسر است، که سبب آسودگى و
آرامش مى‏شود.»(11)

هرگز نباید نیاز جنسى همسر را یک برگ
برنده در دست خود دانست. بزرگ‏ترین
دشمن عشق، داد و ستد و تجارت در امر
زناشویى است. اگر این رفتار در زندگى دو زوج
پیش بیاید به یقین آنچه که مرد را به دنبال
زن مى‏کشاند، نیازش است نه عشقش. در این
صورت ممکن است براى بعضى مردها فرقى
نداشته باشد کسى که نیازش را برآورده
مى‏کند همسرش باشد یا دیگرى!

پذیرش روابط جنسى (تمکین)

برخى تفاوت‏هاى جنسیتى بین زن و مرد
باعث شده فشار غریزى بر مرد بیش از زن
باشد و او حریص‏تر و نیازمندتر از زن در این
مسائل گردد. خدا به زنان قدرت خوددارى و
خویشتندارى بیشترى بخشیده که حاصل
حیاى زنانه است. استاد شهید مطهرى(ره)
مى‏نویسد:

«مرد بنده شهوت خویش است و زن در
بند محبت مرد. زن بیش از مرد قادر است بر
شهوت خود مسلط شود. شهوت مرد ابتدایى
و تهاجمى است و شهوت زن انفعالى و
تحریکى.»(12)

شاید در سال‏هاى اولیه زندگى مشترک
این تفاوت چندان نمایان نشود اما بیشتر زنان
پس از گذر سال‏ها، بى‏میلى کمترى به روابط
زناشویى از خود بروز مى‏دهند. در حالى که
بعضى مردها در میانسالى حریص‏تر هم

مى‏شوند به طورى که گفته‏اند چهل سالگى
براى مرد، جوانى دوم است! بنابراین منطقى
است اسلام در مورد اطاعت زنان در امر
تمکین، فراوان سفارش کند از جمله
پیامبر(ص) فرمود:

إذا دعَا الرَّجلُ زوجَتَهُ لحاجتِهِ فلتأتِهِ و إنْ
کانتْ على التنور؛(13)

وقتى مرد همسرش را به نیاز خویش فرا
خواند، اجابت کند اگر چه در کنار تنور باشد.»

نیز: «لا تُطَوّلنّ صلَوتکنَّ لِتَمْنَعْنَ
أزواجکنّ؛(14) نمازهایتان را طولانى نکنید تا
مانع خواست شوهران‏تان باشید.»

«شرّ الزّوجات مَن لا توانى؛(15) بدترین
زنان کسى است که بدتمکین باشد.»

البته این اطاعت و تسلیم از نوع اطاعت
سرباز از مافوقش نیست که باید بدون هیچ
اراده و اختیارى، اطاعت امر کند بلکه به معنى
دریغ نکردن و نیازردن شوهر است.

روشن است مردان هم از همسر خود
رفتارى همچون «محبوبه عشوه‏گر» طلب
مى‏کنند که مانند آهویى رمیده و گاهى
سرکش، شیر در حال شکار را مجذوب اندام
خویش مى‏کند و به دنبال خود مى‏کشاند.
اطاعت در زندگى زناشویى، از هنرهاى ظریف
زنانه است که باید همراه با سرکشى ملایم و
حتى گاهى جسورانه باشد که البته نهایتش
تسلیم و پذیرش است.

پذیرش تفاوت‏ها و درک و تفاهم
زوجین

مسئله مهم دیگرى که در زندگى زوجین
باید نگاه شود، پذیرش تفاوت‏ها و نگرش
درست به آنهاست. اگر زن و شوهر پى به
وجود تفاوت‏هاى طبیعى و فطرى یکدیگر
ببرند و از نقش آنها در تشدید محبت و
تشکیل زندگى بهتر آگاه شوند، حتما به
شناخت تفاوت‏ها و استفاده درست از آنها
بهاى بیشترى خواهند داد. شایسته است گذرا
به بررسى تفاوت‏هاى بین زن و مرد بپردازیم.

أ) تفاوت‏ها و ایجاد محبت و
جذابیت

بین زن و مرد مانند موجودات دیگر،
تفاوت‏هاى بسیارى وجود دارد. بنا به گفته
زیست‏شناسان هر سلول بدن مرد با هر سلول
بدن زن تفاوت دارد. حتى برخى فمینیست‏ها
که سعى در پوشاندن و از بین بردن تفاوت‏ها
دارند به وجود آنها معترفند. آنچه مهم است
نوع نگرش و برخورد ما با تفاوت‏هاست.

نگرش درست ما برخاسته از علم و آگاهى به
وجود آنها و نقش آنها در ایجاد عشق و تکامل
است؛ زیرا تفاوت‏هاى بین دو جنس مخالف
به گونه‏اى طراحى شده است که هر یک از
زوجین به وسیله دیگرى به تکامل و تعادل
مى‏رسد. روانشناسان معتقدند:

«سردى بدن مرد با گرمى بدن زن
متعادل مى‏شود و تهاجمى بودنش با کیفیت
همسازى همسرش و قاطعیت او با
انتقادپذیرى زن و قدرتش با عشق زن
متوازن مى‏گردد.»(16)

تفاوت‏هاست که زندگى را با جنس
مخالف شیرین و جذاب مى‏کند به طورى که
اگر تفاوت‏ها نبودند کشش و جذابیتى بین دو
طرف به وجود نمى‏آمد. به اعتقاد جان گرى:

«این تفاوت‏هاى مکمل که سبب جذب و
کشش به طرف شخص دیگر مى‏شود،
احساس مرموزى را به نام عشق به وجود
مى‏آورد.»(17)

حتى گفته شده که هر چه توان و قوّت
این تفاوت‏هاى فطرى و طبیعى بیشتر باشد،
درجه جذب و کشش افزایش خواهد یافت:

«مردانى که از «مردانگى» بیشترى
برخوردارند از زنانى که زنانگى بیشترى دارند
خوش‏شان مى‏آید.»(18)

«هنگامى که زنان و مردان خیلى شبیه
یکدیگر شوند آن جاذبه مرموز را از دست
مى‏دهند. زندگى کردن با شخصى که مثل
خودمان است بسیار خسته‏کننده است.»(19)

«به راستى اگر زن داراى ویژگى‏هاى
جسمى و روانى و اخلاقى مردانه بود هرگز هنر
ایجاد شیفتگى براى وصال در مرد را
نمى‏توانست داشته باشد و اگر مردها همانند
زنان بودند ممکن نبود عالى‏ترین هنر خود که
صید و شکار و تسخیر قلب زن است را جلوه
دهند.»(20)

شرع مقدس اسلام نیز در این زمینه
فراوان سخن گفته است از جمله حضرت
على(ع) مى‏فرماید: «... فإنّ المرأة ریحانة
لیستْ بقهرمانة؛(21)

زن گل بهارى است نه تدارکچى و
مسئول دخل و خرج.»

در جاى دیگر سه صفت بد مردان را
بهترین صفات زنان برمى‏شمرند.(22)

بنابراین وجود تفاوت‏ها موهبت الهى
است که باید حفظ شود و مورد استفاده
بهینه قرار گیرد نه آنکه با تصور نادرست
(ظلم و تبعیض از راه تفاوت‏ها) سعى در
نابودى آنها شود. براى یک مرد زنى که در
مسیر طبیعى فطرت زنانه خویش، طبعى
لطیف و چشمانى آکنده از حیا دارد، با زبانى
شیرین و چهره‏اى آراسته توأم با
عشوه‏گرى‏هاى زنانه و دلى لبریز از محبت
شوهر، بسیار جذاب و دلفریب است. در مقابل
عشق چنین زنى، مغرورترین مردها هم توان
مقاومت ندارند.

ب) تفاوت‏ها و اختلافات

اما تفاوت‏ها در عین حال که باعث ایجاد
جذابیت و کشش انسان‏ها به سوى هم
مى‏شود، برخوردها و تنش‏هایى را هم به
وجود مى‏آورد به طورى که نمى‏توان دو زوج
را یافت که هیچ گونه اختلافى با
یکدیگر نداشته باشند ولى نه بدان معنا
که تفاوت‏ها به صورت طبیعى تنش‏زا
هستند و گریزى از آنها نیست چرا که ایجاد
اختلاف و تنش در اثر نگرش نادرست به
تفاوت‏ها و عدم آگاهى از وجود برخى
فرق‏هاست. اگر زوجین با آگاهى از تفاوت‏هاى
یکدیگر سعى در پذیرش آنها کنند، بسیارى از
مشکلات را نخواهند داشت و مى‏توان گفت
که شاید بیش از نیمى از خوشبختى را به
دست آورده‏اند.

دکتر جان گرى مى‏گوید:

«باید زن و مرد یاد بگیرند که به
تفاوت‏هاى یکدیگر احترام گذارند تا با هم
نزدیک‏تر و صمیمى‏تر شوند.»(23)

بنابراین شناخت و پذیرش تفاوت‏ها و
برخورد درست با آنها مى‏تواند بسیارى از
اختلافات و تنش‏ها را از بین ببرد ولى نه به
طور کامل و صد در صد چرا که زندگى با تمام
فراز و فرودهایش در جریان است و بشر
نمى‏تواند همواره مانند یک ماشین، دقیق و
درست عمل کند. به هر حال اختلاف نظرها
وجود دارد. گاهى خواسته‏هاى دو نفر در مقابل
هم قرار مى‏گیرند، یا منافع یکى با دیگرى
تداخل مى‏کند و گاهى مصلحت برخى براى
دیگرى زیانبار است و ... خلاصه زندگى آکنده
از حوادث است، بنابراین نمى‏توان گفت اصلاً
نباید اختلاف پیش بیاید بلکه باید راه حل
اختلافات را پیدا کرد که جز درک و
تفاهم نیست.

ج) تفاهم

تفاهم به معنى اختلاف نداشتن و توافق
کامل با طرف مقابل نیست بلکه تفاهم یعنى
فهمیدن و فهماندن. از آنجا که سوء تفاهم به
معنى فهم مطلبى بر خلاف واقعیت است
پس تفاهم یعنى فهم درست واقعیت‏ها.
تفاهم بین زوجین یعنى:

1. فهم درست شخصیت همسر؛

2.فهماندن و بروز دادن واقعیت درونى
خود به همسر؛

* * *

فهم درست شخصیت همسر

وقتى مى‏توانیم شخصیت افراد را همان
طور که هست بشناسیم که آن شخصیت
را در مجموعه شرایط محیط زندگى،
فرهنگ خانوادگى، وضع شغلى، تفاوت‏هاى
فردى و جنسیتى و ویژگى‏هاى مهم دیگر
نگاه کنیم.

بسیارى از توقعات بى‏جا، سوء تفاهم‏ها،
قضاوت‏هاى منفى، نگرانى‏هاى بى‏مورد،
مقایسه‏هاى غلط و مشکلات دیگرى که
باعث کدورت و مشاجره مى‏شود و فضاى
عاطفى خانه را آلوده مى‏کند، برخاسته از
شناخت نادرست زن و شوهر از یکدیگر است.

کمترین فایده شناخت درست براى زنان
این است که در فضایى سالم‏تر و آرام‏تر و به
دور از ترس و اضطراب مى‏توانند در باره
رفتارهاى خود و همسرشان بیندیشند، نیز به
جاى اینکه با حالتى عصبى و البته بى‏نتیجه
برخورد کنند، در فضایى دوستانه به مذاکره
بپردازند.

مردان وقتى ببینند توسط همسرشان
درست شناخته شده‏اند آرامش بیشترى دارند
و بهتر مى‏توانند با همسرشان ارتباط برقرار
کنند؛ بر عکس وقتى مردى احساس کند که
همسرش در باره او اشتباه مى‏کند، در مقابل
او رفتارى نابه‏هنجار و عصبى خواهد
داشت. یک روانشناس فرانسوى در این
باره مى‏نویسد:

«به محض اینکه شوهرى احساس کند
که تشخیص اخلاقى همسر از وى به طور
افراطى شکل گرفته است و هیچ چیزى
نمى‏تواند نظرش را تغییر دهد تمام صراحت
و ابراز احساسات شخصى وى به نابودى
خواهد گرایید. در چنین موقعى است که
شوهر ممکن است سر صحبت را با خانمى باز
کند که در اداره یا باشگاه ورزشى ملاقات
مى‏کند. چه بسا با وى راجع به مسائلى
صحبت کند که مدت‏هاست جرئت بروز آنها را
پیش همسرش نداشته است و بعد از مدتى
احساس تفاهم و احساس خویشاوندى را که
همه انسان‏ها با ولع دنبال آن هستند در خود
مجددا کشف کند و حتى ممکن است
مشکلات زناشویى خود را نیز بیان کند. مردها
با بیان ناکامى‏ها و شکست‏ها در ازدواج به
سهولت قلب زن‏ها را به ترحم وا مى‏دارند.
بعید نیست چنین مردى بعد از مدتى به دفتر
من بیاید و بگوید:

من بدون این زن جوان نمى‏توانم زندگى
کنم. او خیلى خوب مرا درک مى‏کند در حالى که
همسرم از درک من عاجز است.»(24)

فهماندن و بروز دادن واقعیت
درونى خود به همسر

شناخت روحیات و ویژگى‏هاى زن نیز به
اندازه شناخت مرد توسط زن بااهمیت است.
وظیفه زنان در این مورد آن است که با بروز
دادن واقعیت درونى خود و صراحت و صداقت
در گفتار و رفتار، به شناخت بهتر و بیشتر
کمک کنند. برخى معتقدند:

در سرتاسر جهان زیادند افرادى که
از نبود تفاهم رنج مى‏برند ولى وقتى
وضع آنها را از نزدیک بررسى کنیم
مشخص مى‏شود حداقل تا حدودى خودشان
مقصرند یعنى اگر دیگران آنها را درک
نمى‏کنند به علت این است که خود را بروز
نداده‏اند.

بسیار دیده شده است که بعضى افراد
احساسات و درونیات خود را مخفى مى‏کنند،
علاقه خودشان را به دیگران نشان
نمى‏دهند و یا از چیزى ناراحتند اما چیز
دیگرى را بهانه مى‏کنند و خلاصه آنکه
دیگران را در مورد خود به اشتباه مى‏اندازند.
بعضى روانشناسان این حالت را بیشتر به زنان
نسبت مى‏دهند.

«مهم‏ترین علت شروع مشاجرات از
جانب زنان، عدم صراحت در بیان
احساسات‏شان است. زن به جاى اینکه
مستقیما ناراحتى خود را مطرح سازد،
ایرادهاى بى‏ربط مى‏گیرد تا ناراحتى خود را
نشان دهد.»(25)

پى‏نوشتها: ــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ مکارم اخلاق، ص420.

2 ـ مرتضى مطهرى، نظام حقوق زن در اسلام، ص15.

3 ـ پل تورنیر، راز تفاهم در زندگى زناشویى، ص78.

4 ـ راز تفاهم در زندگى زناشویى، .ص99

5 ـ راز تفاهم، ص77.

6 ـ بحار، ج78، ص237.

7 ـ مارابل مورگان، زن کامل، ص65.

8 ـ بحار، ج 71، ص 117 .

9 ـ سیدمجتبى رکاوندى، مقدمه‏اى بر روانشناسى زن،
ص237.

10 ـ کافى، ج5، ص508؛ وسائل، ج20، ص158.

11 ـ بحار، ج103، ص291.

12 ـ نظام حقوق زن در اسلام، ص179 (مجموعه آثار،
ج19).

13 ـ کنزالعمال، ج15، ص335.

14 ـ فروع کافى، ج5، ص305.

15 ـ غررالحکم، حکمت 51.

16 ـ دکتر جان گرى، زنان، مردان، روابط، ص88.

17 ـ همان، ص54.

18 ـ پروفسور روژه پیره، روانشناسى اختلافى زن و مرد،
ص39.

19 ـ زنان، مردان، روابط، ص86.

20 ـ نظام حقوق زن در اسلام، ص177.

21 ـ نهج‏البلاغه، نامه 31/118.

22 ـ همان، حکمت 234.

23 ـ زنان، مردان، روابط، ص12.

24 ـ راز تفاهم در زندگى زناشویى، ص81.

25 ـ همان، ص96.


متن فوق توسط: عاشق معشوق نوشته شده است| نظرات عشاق دیگر ( نظر)
دوشنبه 87 آذر 18 ساعت 10:51 عصرچگونه برای شوهر خود همسر خوبی باشیم

همسر شوهرت باش نه مامانش

همسران

 نیاز خانمها چیست؟ و با آنها چگونه برخورد کنیم. نیاز آقایان چیست؟ و با آنها چگونه برخورد کنیم.

اولین نیاز آقایان: لطفاً همسر شوهرت باش نه مامانش چون آقایان دوست ندارند مثل بچه ها با آنها  برخورد کنید. مثلاً  1- به نیت کمک، کارهای شخصی مرد را انجام می دهند . 2- با جمله ها بازی می کنند تا از کلام او نگفته ها را بشنوند. 3- خانمها فکر می کنند آقایان فراموشکار، کم حافظه و بیحوصله اند. 4 -خانمها آقایان را نکوهش می کنند .

 5- خانمها یک کارهایی را خودشان به عهده می گیرند و فکر می کنند آقا نمیتواند. دائم اشتباهات آقایان را به آنها گوشزد می کنند.

 خانم ها بهتر است از توانمندی شوهرشان با آنها صحبت کنند آنها را سرکوب نکنند. کارهایی که خود آقایان می توانند انجام بدهند برایشان انجام ندهید. بگذارید خودشان انجام بدهند . به آنها امر و نهی نکنید به آنها دستور ندهید . به آنها اعتماد کنید از همان کودکی . هر کاری که مامان بازی بوده را نسبت به شوهرتان انجام ندهید.

 

آقایان نیاز به استدلال و تفکر دارند. وقتی آقایان ذهن درگیری دارند دوست دارند در تنهایی فکر کنند. مزاحم آنها نشوید رهایشان کنید. مردها تشنه ، و محتاج تشکرند نیاز دارند که از آنها تشکر شود خانم ها دو جا این کار را نمی کنند 1- وقتی کار کوچکی است. 2- وقتی وظیفه شان را انجام بدهند.  آقایان نیازمند تعریف وتمجید هستند یعنی وقتی کاری انجام می دهند بگویید آفرین.

خدا به پیغمبر می گوید : می دانی من هستی را خلق نکردم مگر به خاطر تو می دانی تو و هستی را خلق نکردم مگر برای علی و می دانی تو و هستی و علی را خلق نکردم مگر به خاطر فاطمه . اگر فاطمه نبود هیچکدامتان را خلق نمی کردم هستی طفیلی یک زن است .

خانمها : محدوده حرف زدنتان را مشخص کنید آقایان زمانی به شما دل می دهند که بتوانند روی حرفتان تمرکز کنند. اگر نگویید هدفتان از ، محدوده حرف زدنتان چیست آقایان صحبت نمی کنند . اگر هدف و زمان و حدود را مشخص کنید آقایان با شما حرف می زنند . اگر همیشه به آنها زمان بدهید حاضرند حرفتان را گوش کنند. " به او بگویید 5 دقیقه می خواهم یک جریانی را تعریف کنم" . مردها باید مورد تأیید قرار بگیرند اگر خواستند کاری انجام بدهند به آنها نگویید نه ، به آنها بگویید تو می توانی تو توانایی آن راداری.

وقتی مرد می خواهد کاری انجام بدهد او را تأیید نکنید. تکذیب هم نکنید. مخالفت هم نکنید. چون مخالفت دردسر سازمی شود. مردها باید از جانب خانمها مورد قدر دانی قرار بگیرند. حداقل روزی یکبار به آنها بگویید از اینکه تو همسر منی خوشحالم یا اینکه تو فوق العاده ای .

 

وقتی بچه به دنیا می آید در معرض توجه مرد هم قرار می گیرد. به او بگویید من خیلی خوشحالم که تو اینقدر بچه مان را دوست داری . آقایان دوست دارند خانمها احساساتشان را بروز دهند . خانمها دوست دارند به آنها خوش بین باشید.  آموزش ها یاد داده که با هم رقابت کنیم ولی خانمها دوست دارند که با هم همکاری کنید . آموزش ها یاد داده که آقایان مستقل باشند ولی خانمها دوست دارند بعضی وقتها به آنها احساس نیاز کنید .

 

نکاتی در مورد خانمها :

پیامبر (ص) می فرمایند: من از دنیای شما 3 چیز را بیشر دوست دارم 1- عطر و بوی خوش 2- زن.  3- نماز که نور چشم من است . هر دستگاهی که پیچیده تر باشد حساسیتش بیشتر است پیچیدگی خانمها در مقایسه با آقایان مثل کامپیوتر در مقایسه با ماشین حساب است لطمه پذیری و صدمه پذیری خانمها بیشتر است چون خانمها پیچیده تر هستند. برخورد با آنها حساس تر نکات و ظرافتهای بیشتری باید در مورد آنها رعایت شود. 

خانمها مثل موج هستند گاهی در اوج انرژی گاهی فروکش کرده و آرام.

نیاز خانمها:

خانم ها به درک و توجه نیاز دارند. جنس زن نیاز دارد که با او رفیق و صمیمی باشی او را ببینید، رای و نظرش برای شما مهم باشد خواسته هایش مهم باشد. به حرفهایش بها بدهید. در این صورت خانم متوجه می شود درکش کردی . برای همه چیز از دختر و همسرتان تشکر کنید و از آنها تعریف کنید . "مثلاٌ اگر تو نبودی من اینقدر رشد نمی کردم". خانمها نیاز به درک و توجه دارند . خانمها مثل موج هستند گاهی در اوج انرژی گاهی فروکش کرده و آرام. از جمله های خوب برای خانمها استفاده کنید مثل خدا تو رو از آسمون فرستاده . تو خوبی مثل فرشته ها .

 

یک سری جملات هست که خانمها میل به شنیدن ندارند( جند بار در مورد این موضوع صحبت کنیم ما که مثلاٌ در موردش به توافق رسیده بودیم نمی خوای دست از سر این موضوع برداری بازم شروع کردی، آرام باش، سخت نگیرو....).  آقایان، از جزئیات ذهنتان با خانمها صحبت کنید در مورد همه مسائل با خانمها صحبت کنید . مثلاٌ ا گر مشکلی در کارتان هست بگویید . نگذارید خانمها مثل کارآگاه از زیر زبانتان بکشند خودتان بگویید نظر آنها را در مسائل مختلف جویا شوید. خانمها می خواهند شنیده بشوند نه اینکه آقایان دائم برای آنها صحبت کنند باید بیشتر به آنها گوش کنید.

فضای احترام را به خانه هایتان وارد کنید . آقایان، طوری خانمتان را صدا کنید که انگار مال شماست. همسرم ، دسته گلم ، عزیز دلم .

خانمها از آقایان قوت قلب می خواهند به آنها بگویید همیشه پشت آنها هستید. دل آنها را خالی نکنید. حتی به شوخی . خانم ها به مرد مقتدر نیاز دارند یعنی مسئولیت پذیر باشید و تعهد بیشتری به زن و بچه داشته باشید . خانم ها به شدت بر زمان مسلط اند و بسیار به مناسبت ها اهمیت می دهند. آقایان، مناسبت های خاص را در تقویمتان بنویسید. نیاز به امنیت دارند از آنها انتقاد نکنید احساس نا امنی می کنند . آقایان، مراقب جزئیات رفتارشان باشند.

 

وقتی با خانم ها حرف نزنید و مبهم باشید و به خانم ها توجه نکنید. وقتی دائم از آنها انتقاد کنید وقتی نسبت به مناسبت ها فراموش کارید. وقتی رفتارتان با خانمها سرد است . وقتی نمی گویید چرا عصبی هستید و مشکل دارید. وقتی به خانمها گوش نمی کنید . وقتی از نیازهایشان غافلید، موجب نا آرامی خانمها می گردد. توجه داشته باشید که همه چیزها و احتیاجاتی که خانم ها دارند آقایان هم دارند و همه احتیاجات و نیازهایی که آقایان دارند خانمها هم دارند. گر چه بعضیهایشان مخصوص همان گروه است. تفکیک نیازها فقط برای این بود که مشخص شود نیاز آقایان به چه بیشتر است و نیاز خانم ها به چه چیز.


متن فوق توسط: عاشق معشوق نوشته شده است| نظرات عشاق دیگر ( نظر)
چهارشنبه 87 آذر 13 ساعت 9:4 عصرقواعد دوست داشتن
زندگی زوجین مانند یک بازی است که مهره های آن دائم در حال جابه جایی هستند. در بهترین حالت آن دو نفر مانند چراغ مه شکن هستند و راه یکدیگر را روشن می کنند. همچنین نقاط ضعف هم را آشکار می کنند که موجب رشد دو طرف و پایداری علاقه می شود اما این تعادل را چگونه می توان حفظ کرد؟ خیلی ساده و با رعایت قواعد بازی می توان این کار را انجام داد. مهمترین قواعد دوست داشتن که برگرفته از سایت تبیان است به قرار زیر می باشد. اولین نکته ای که باید مد نظر داشت این است که هنگام صحبت با همسر خود توجه داشته باشید که زمان و مکان صحیحی را انتخاب کرده اید. نباید با طعنه یا خشونت صحبت کرد. احساسات خود را هنگام گفتگوهای منطقی زیاد به بازی نگیرید. از گله کردن بپرهیزید. به یک توافق برسید. تشویق و تحسین در زندگی های موفق نقش بسیار مهمی برعهده دارند.
-خود را دوست بدارید: کسی که اعتماد کافی به خود ندارد نمی تواند از احساسات طرف مقابل به درستی قدرشناسی کند. به این ترتیب موفق می شوید که دست از کار کردن مانند سیندرلا بردارید. این در صورتی است که خود را به درستی ارزیابی نکرده باشید. برنامه خود را تغییر دهید. شعارتان این باشد «بهترین چیزها برای خودم»! برای خود چیز تازه ای بخرید، به سینما بروید. کسی که با خودخواهی به برآورده کردن خواسته ها و اهداف خود بیندیشد، نتیجه عکس آن را می گیرد. علاقه به خود در اثر ارتباط عاطفی و روحی با «همسر» به دست می آید، نه در حل کردن مشکلات به تنهایی.
- مسئولیت خود را برعهده بگیرید: هر کس طراح خوشبختی خود است. به این ترتیب موفق می شوید; اگر فکر می کنید خوشبختی در دوستی خود به خود به وجود می آید، در اشتباه هستید. علاقه هم مانند یک غذای لذیذ باید درست شود. فعال شوید! دوستی ایده آل محصولی از عقاید، اهداف و همکاری است. باید سوال زیر را برای خود مطرح و آن را حل کنید، آیا اصلا به زندگی زناشویی علاقه ای دارید؟ همسر شما باید دارای چه ویژگی هایی باشد؟ در کجا می توانید او را بیابید؟ و هنگامی که او را یافتید باید بین واقعیت و تصورات خود تعادلی برقرار کنید.
- به خود وقت بدهید: زن و شوهر باید با صرف وقت و صبر زیاد، نخ های زندگی خود را به هم گره بزنند، به این ترتیب موفق می شوید که زندگی زناشویی خود را خانه ای ببینید که باید آن را بسازید و عشق یکی از مصالح اصلی آن است. برای این که ساختمان محکم ساخته شود، باید پایه های محکمی برای آن بریزید. شما باید برای کشیدن نقشه و پیاده کردن آن در ساختن این خانه آرامش و زمان زیادی صرف کنید. این موضوع در مورد ارتباط دو نفر هم صدق می کند.اگر شما برای رسیدن به علاقه ای عمیق، عجله به خرج دهید، در خاتمه چیزی به دست خواهید آورد که فقط شبیه یک ارتباط است. اما معلوم نیست که این ارتباط در مواقع بحرانی هم دوام پیدا کند، بنابراین در بیان نظرات خود و پذیرفتن نیازهای طرف مقابل رک و صریح باشید.
- بر ترس های خود غلبه کنید: آیا گمان می کنید که رشد، تکامل و سرزندگی در درازمدت جایی در زندگی زناشویی شما نخواهد داشت؟ دوستی واقعی، رد و بدل کردن دائمی افکار است. به این ترتیب موفق می شوید که لیستی از مسائل مهم تهیه کنید. ترس های خود را بشناسید. شما در کجا جلو خود و همسر خود را می گیرید و مانع پیشرفت رابطه می شوید؟ چه چیزی موجب رنجیدگی شما می شود؟ در چه مواردی می توانید با گذشت باشید؟ با همسر خود صحبت کنید که چگونه می توان با موانعی که در ارتباط شما وجود دارد، مبارزه کرد؟
- از کلمات صحیح استفاده کنید: لحن صحبت در یک ارتباط زناشویی نقش مهمی دارد. پس از سپری شدن دوران اولیه زندگی، باید با همسر خود گفتگوهای زیادی داشته باشید تا بتوانید یکدیگر را بهتر درک کنید. هنگام صحبت با همسر خود توجه داشته باشید که زمان و مکان صحیحی را انتخاب کرده اید. نباید با طعنه یا خشونت صحبت کرد. احساسات خود را هنگام گفتگوهای منطقی زیاد به بازی نگیرید. از گله کردن بپرهیزید. به یک توافق برسید. تشویق و تحسین در زندگی های موفق نقش بسیار مهمی برعهده دارند. برای هر انتقاد باید 5 نکته مثبت را هم در نظر بگیرید.
- رفتاری قاطع و در عین حال منصفانه داشته باشید: آیا شما در بن بستی قرار دارید و نمی دانید چگونه باید از آن خارج شوید؟ همواره در زندگی زناشویی وضعیت هایی وجود دارند که با توافق دو طرفه، هیچکس احساس مغبون شدن نمی کند. به این ترتیب موفق می شوید. اولین قدم «قبول داشتن همسر» است. بعد باید نتیجه مورد نظر خود را تعیین کنید. همواره در تمام مسائل توافقی وجود دارد که هر دوطرف را راضی کند.
- در تغییرات با یکدیگر همکاری کنید: هیچ چیز ثابت نیست. در زندگی زناشویی تغییرات غیر قابل اجتناب هستند. تغییر شغل، تولد فرزند و ... مسائلی هستند که زن و شوهر باید با هم بر آن غلبه کنند. انعطاف پذیری علاوه بر این که یکی از پایه های مهم زندگی است، یکی از مهمترین خصوصیات افرادی است که برخورد بهتری در حل مشکلات دارند. پذیرفتن تغییرات با انعطاف پذیری یعنی وداع با چیزهایی که در گذشته وجود داشته است. تغییرات همواره موجب تغییر روند بازی می شوند. حال باید رفتاری جدید در پیش گرفت. تغییرات سه مرحله دارند:
الف- هنوز همه چیز آشناست وهر کس می داند چه باید بکند.
ب- چیزهای آشنا شروع به از بین رفتن می کند و حال باید فعال بود.
ج- هر یک از افراد خانواده در چارچوب تغییر مورد نظر، خود را تطبیق می دهد.
- جمع بندی رابطه: همانطور که اتومبیل خود را نزد تعمیرکار می برید، باید از رابطه خود هم مراقبت به عمل آورید. کنترل دائمی ارتباط موجب حل راحت تر مشکلات و اختلافات احتمالی می شود. به این ترتیب موفق می شوید که هر روز کاملا آگاهانه برای همسر خود وقت بگذارید. از او بپرسید که روز خود را چگونه گذرانده است و به چه فکر می کند. ارتباط مانند یک باغچه است، باید از آن مراقبت کرد، در غیر این صورت پژمرده می شود.
- ارتباط خود را تازه و شاداب نگه دارید: راز داشتن ارتباط خوب و درازمدت این است که دائم به آن رسیدگی کنید. به این ترتیب موفق می شویدکه گاهی اوقات او را به طرز مطبوعی غافلگیر کنید. به پیک نیک بروید، تا جایی که امکان دارد با هم بخندید. اتفاقاتی را به خاطر بیاورید که هر دو در آنها نقش داشته اید. در برخی موارد موضوعات کوچک را همواره رعایت کنید. بعضی از این مسائل همیشه ثابت مانند لنگری هستند که کشتی احساسات را در دریای توفان نگه می دارند و شما را به آرامش می رسانند.
- آرامش خود را حفظ کنید: باید کاملا آگاهانه قواعدی را رعایت کنید، زیرا زمانی می رسد که شما به زندگی روزمره خود باز می گردید. به این ترتیب موفق می شوید که هویت همسر خود را بپذیرید این هنر بزرگی است که هویت همسر خود را بپذیرید و به آن احترام بگذارید و درعین حال خود را هم فراموش نکنید. به ایده آل های خود وفادار بمانید و ارتباط خود را با دوستانتان قطع نکنید.
متن فوق توسط: عاشق معشوق نوشته شده است| نظرات عشاق دیگر ( نظر)
ول اینکه آقایون به دنبال علایق عشقی هستند. ممکن است برای خیلی از خانم
ها تعجب برانگیز باشد اما آقایون دوست دارند که عاشق کسی شوند و در مقابل
کسی عاشقشان شود. مشکل اینجاست که خیی از خانم ها خیلی سرد و بی احساس
برخورد میکنند. پیدا کردن یک زن دوست داشتنی و مهربان کار ساده ای نیست و
کاملاً پیداست که آقایون تلاش زیادی برای این منظور میکنند.
آقایون
به دنبا زنی هستند که برای آنها جذابیت داشته باشد. خانم ها از اینکه می
بینند آقایون اینقدر سطحی و ظاهربین هستند دلسرد می شوند، اما مراقب
باشید. همه ی آقایون به دنبال زنی که مثل مانکن ها راه برود و 40 کیلو
وزنش باشد نیستند. آنها زنی را می خواهند که خودش از ظاهرش احساس غرور
کند. همه ی آقایون دوست دارند که دوست دخترشان خوش قیافه و جذاب باشد، من
که مردی را نمی شناسم که این را نخواهد.
آقایون به دنبال زنی هستند
که قابل اطمینان و وفادار باشد، کسی که بتوانند به او اعتماد کنند و هر
موقع مشکل داشتند کمکشان کند. شاید ناراحت شوید، اما برخی از زنها قابل
اطمینان و وفادار نیستند. آقایون هیچوقت نمی توانند بیوفایی و خیانت زنشان
را ببخشند و شدیداً دنبال کسی هستند که بتوانند به او اطمینان کنند.
آقایون
می خواهند که خانه و خانواده تشکیل دهند و دنبال زنی هستند که برای شریک
شدن با او در زندگی خانوادگی مناسب باشد. زنانی که شیوه زندگی اجتماعی
خوبی دارند برای این زمینه مناسبترند چون می توان برای ادامه روابط دراز
مدت روی آنها حساب کرد.
آقایون دنبال زنانی هستند که ملایم و مهربان
باشند چون یکی از مهمترین ویژگی های مادر شدن است. منظورم این نیست که
آقایون نیاز به مادری دارند با اینکه خیلی از آنها هم اینطور هستند.
منظورم این است که آنها دنبال کسی هستند که بتواند مادر خوب و مهربانی
برای فرزندانشان در آینده باشد.
آقایون دنبال زنی هستند که شوخ طبع
باشد. خانم ها معمولاً دربرخورد با شوخی های آقایون خیلی جدی  هستند یا
ناراحت می شوند. تعداد خانم های خیلی کمی هستند که می توانند با این اخلاق
آقایون کنار آمده و به خوبی با آنها ارتباط برقرار کنند. آقایون معمولاً
از چنین زنانی خوششان می آید.
آقایون به دنبال زنانی هستند که ظرافت
و زنانگی خود را حفظ کنند و مهربان و دلسوز باشند. این روزها اکثر خانم ها
رفتاری جدی و سرد اتخاذ کرده اند و باورشان این است که آقایون به این شیوه
رفتار هم عادت میکنند، اما واقعیت این نیست آنها نمی توانند به این شیوه
رفتاری عادت کنند و به هیچ عنوان سراغ زنانی که چنین شخصیتی داشته باشند
نمی روند.
آقایون دنبال زنی هستند که حامی آنها باشد. اکثر خانم ها
همیشه در حال انتقاد از شیوه ر فتار و شخصیت آقایون هستند و همه ی تلاششان
را برای تغییر دادن آنها به کار می گیرند. این اصلی ترین اشتباه آنها است.
آقایون به رابطه شان بعنوان یک رابطه پشتیبانی و حمایت کننده نگاه می
کنند. وقتی خانم ها راغب به این حمایت و پشتیبانی نباشند و اینقدر سریع
طرفشان را زیر طوفان انتقادات خود خرد کنند، مطمئناً مردشان را از دست می
دهند.
آقایون از خانم های عصبانی که همیشه در حال داد و بیداد هستند
اصلاً خوششان نمی آید. آنها دنبال زنی هستند که بتوانند با آنها خیلی راحت
حرف بزنند و گفتگو کنند. ممکن است خوی آتشین مزاج شما چند روز اول برای او
جالب و دوست داشتنی جلوه کند اما مطمئن باشید که بعد از گذشت یک سال از آن
متنفر خواهند شد.
آ
آقایون به هیچ وجه دوست ندارند تنها باشند.

مطالبی
که در بالا گفته شد بسیار بحث انگیز است و خیلی از شما ممکن است فکر کنید
که من کاملاً در اشتباهم اما هر کس نظر خودش را دارد. واقعیت این است که
آقایونی جامعه مدرن به دنبال زنی جذاب، قابل اعتماد و مجرد هستند که
بتوانند با او رابطه ای دراز مدت را آغاز کنند. آنها عاشق تفریح و سرگرمی
اند و می خواهند این تفریح را با همسر مورد علاقه شان داشته باشند. مشکل
آقایون این است که دنیا تغییر کرده است. ممکن است آنها نخواهند که
بلافاصله تشکیل خانواده داده و بچه دار شوند اما به آن فکر میکنند. آنها
به دنبال عزت نفس از دست رفتاشان هستند، حتی اگر نتوانند به اندازه
همسرشان درآمد داشته باشند.

همانطور که خانم ها روز به روز قدرت
و اختیار بیشتری در جامعه به دست می آورند، اما خوب است همیشه یادشان
بماند که برای رقص تانگو همیشه دو نفر لازم است نه یک نفر.
متن فوق توسط: عاشق معشوق نوشته شده است| نظرات عشاق دیگر ( نظر)
جمعه 87 آذر 8 ساعت 1:43 عصربه خدا تقصیر من نبود
امروز از دیده ام خون میچکد و بر لبانم هق هق گریه جاری است!! امروز به گناه نکرده مجازات میشوم!کاش معشوقم بداند که بیگناهم!!کاش بداند که در تمام هستی فقط او برایم مهم است!!! کاش بداند حسادت دیگران به عشقمان باعث این مصیبت است!!کاش مرا باور کند!! کاش و ای کاش.......
خدا یا چرا به بندگان حسودت اجازه میدهی اینگونه عشق پاک من و معشوقم را مشوش کنند!!
معشوق گلم به خدا من بیگناهم


متن فوق توسط: عاشق معشوق نوشته شده است| نظرات عشاق دیگر ( نظر)
سه شنبه 87 آبان 28 ساعت 5:35 عصرعظمت عشق
روزی روزگاری در جزیره ای دور افتاده تمام احساسها در کنار هم به خوبی و خوشی زندگی
می کردند
خوشبختی. پولداری. عشق. دانائی. صبر.غم. ترس.......هر کدام به روش
خویش می زیستند .تا اینکه یک روز دانائی به همه گفت: هر چه زودتر این جزیره را ترک
کنید زیرا به زودی آب این جزیره را خواهد گرفت اگر بمانید غرق می شوید.
تمام
احساسها با دستپاچگی قایقهای خود را از انبارهای خانه های خود بیرون آوردند وتعمیرش
کردند.همه چیز از یک طوفان بزرگ شروع شدوهوا به قدری خراب شد که همه به سرعت سوار
قایقها شدندوپارو زنان جزیره را ترک کردند.
در این میان عشق هم سوار قایقش بود
اما به هنگام دور شدن از جزیره متوجه حیوانات جزیره شد که همگی به کنار جزیره آمده
بودند و وحشت را نگه داشته بودندو نمی گذاشتند که او سوار بر قایقش شود.
عشق به
سرعت برگشت و قایقش را به همه حیوانات و وحشت زندانی شده سپرد.
آنها همگی سوار
شدند و دیگر جائی برای عشق نماند.!!!!!!!!!
قایق رفت و عشق تنها در جزیره ماند.
جزیره هر لحظه بیشتر به زیر آب میرفت و عشق تا زیر گردن در آب فرو رفته بود.
او
نمی ترسید زیرا ترس جزیره را ترک کرده بود. فریاد زد و از همه احساسها کمک خواست.
اول کسی جوابش را نداد. در همان نزدیکی قایق ثروتمندی را دید و گفت:ثروتمندی
عزیز به من کمک کن.
ثروتمندی گفت: متاسفم قایقم پر از پول و شمش و طلاست و جائی
برای تو نیست.
عشق رو به (غرور) کرد وگفت: مرا نجات می دهی؟
غرور پاسخ داد:
هرگز تو خیسی و مرا خیس میکنی.
عشق رو به غم کرد و گفت: ای دوست عزیز مرا نجات
بده
اما غم گفت: متاسفم دوست خوبم من به قدری غمگینم که یارای کمک به تو را
ندارم بلکه خودم احتیاج به کمک دارم.
در این حین خوشگذرانی وبیکاری از کنار عشق
گذشتند ولی عشق هرگز از آنها کمک نخواست.
از دور شهوت را دید و به او گفت: آیا
به من کمک میکنی؟ شهوت پاسخ داد البته که نه!!!!!
سالها منتظر این لحظه بودم که
تو بمیری یادت هست همیشه مرا تحقیر می کردی همه می گفتند تو از من برتری ، از مرگت
خوشحال خواهم شد
عشق که نمی توانست نا امید باشد رو به سوی خداوند کردو گفت
:خدایا مرا نجات بده
ناگهان صدائی از دور به گوشش رسید که فریاد می زد نگران
نباش تو را نجات خواهم داد.
عشق به قدری آب خورده بود که نتوانست خود را روی آب
نگه دارد و بیهوش شد.
پس از به هوش آمدن خود را در قایق دانائی یافت
آفتاب
در آسمان پدیدارمی شد و دریا آرامتر شده بود. جزیره داشت آرام آرام از زیر هجوم آب
بیرون می آمد
و تمام احساسها امتحانشان را پس داده بودند
عشق برخواست به
دانائی سلام کرد واز او تشکر کرد
دانائی پاسخ سلامش را داد وگفت: من شجاعتش را
نداشتم که به نجات تو بیایم شجاعت هم که قایقش از من دور بود نمی توانست برای نجات
تو بیاید
تعجب می کنم تو بدون من و شجاعت چطور به نجات حیوانات و وحشت رفتی؟
همیشه میدانستم درون تو نیروئی هست که در هیچ کدام از ما نیست. تو لایق
فرماندهی تمام احساسها هستی.
عشق تشکر کرد و گفت: باید بقیه را هم پیدا کنیم و
به سمت جزیره برویم ولی قبل از رفتن می خواهم بدانم که چه کسی مرا نجات داد؟؟
دانائی گفت که او زمان بود.
عشق با تعجب گفت: زمان؟؟!!!!!
دانائی
لبخندی زد وپاسخ داد: بله چون این فقط زمان است که می تواند بزرگی و ارزش عشق را
درک کند.72
متن فوق توسط: عاشق معشوق نوشته شده است| نظرات عشاق دیگر ( نظر)
<      1   2   3   4   5   >>   >

درباره خودم
عشق و عاشقی
مدیر وبلاگ : عاشق معشوق[62]
نویسندگان وبلاگ :
معشوق (@)[4]


خودم عاشق یکی هستم که خیلی دوسش دارم و این وبلاگ را بهش تقدیم میکنم
لوگوی من
عشق و عاشقی
لوگوی دوستان من


<





Powered by WebGozar

کدهای جاوا وبلاگ

قالب وبلاگ